شرک

شرک بزرگترین نقص و مانع برای ازادی بشر

در سده های مختلف بوده و همیشه در این راه پیامبرانی امدند تا به انسان بگویند که حق تو اسارت و در بند بودن نیست بلکه باید کاملا رها و ازاد از هر مانعی باشی
انسانها باید یاد بگیرند که به یگانگی برسند یگانگی یعنی وحدانیت یعنی وحدت با خدا وحدت با قدرتی بی انتها و در این میان هیچگونه مانعی برای یکی شدن به وجود نیاورند

مانع ها در فکرها وباور های ما نهفته است

انجا که برتری، قدرت و تکیه و ایمانت را روی بنده ای از بندگان خدا بگذاری تا حدی که خود را به بدترین حالت ممکن از نظر روحی و درونی بکشانی
نکته ای مهم ،این است که بدانی همه با هم برابرند جز درعملکردشان نسبت به نیروی که حاکم بر جهان است
و این برابری حق همه انسانهاست اما ما با قدرت دادن و بزرگ کردن ادمهای دورو بر خود یا کسانی که برایمان بسیار مهم هستند ،خود را به زیر میکشیم تا حدی که هویت و استقلال و حال خوبم را از دست بدهم و دیگر خدا در زندگیم نماند و در واقع من خدایی که بسیار توانمند و باهوش و عاشق و ….هست را با چیزی جایگزین کنم که قدرتی از خود ندارد

ایمان و تکیه بر خدا

تنها راه رهایی از بند شرک است .ایمان به خدای که برگی بدون اذن و اجازه اش از درخت نمی افتد .خدای که جنبنده ای بدون اجازه اش قدم از قدم به برداشتن نتواند
خدای که خالق همان انسان هاست
ارام و رها باش وقتی که ایمان بیاوری میدانی همه چیز انگونه که تو بخواهی پیش خواهد رفت
همه چیز به بهترین شکل خود پیش خواهد رفت پس هرگز خود را به درجات پایین بدون خدا نکشان چون انجا سراسر تاریکیست بدون خداست بدون ارامش و عشق و هویت است
حق تو ارزشمندی ،اقتدار و یگانگیست چون تو اشرف مخلوقاتی

ما زمانی میتوانیم از بند شرک رها شویم

که جایگاه ها را اصلاح کنیم .جایگاه خدا در بالاترین حد و من و سایر انسانها در کنار هم
.پس قدرتی که به ادمها دادی را از انها بگیر و به خدا بده و بدان اگر اعتماد کنی غیرممکن است چیزی که تو میخواهی نشود غیرممکن است جهانت تغییر نیابد چون قدرتش را خدا دارد
پس با بزرگ کردن هرچیزی غیر از خدا خود را به مفعولیت و ناامنی و حال بد و به معنی واقعی به جهنم وجودی نکشان چون انگونه نمیتوانی رشد کنی و سامان یابی ،همیشه ناامید میشوی ومیترسی وترس ناامیدی اولین و اخرین ترفند شیطان یا تاریکیست برای به بند کشیدن ما در اسارت بُعد مادی است.