ما در زندگی روزمره خودمان بصورت ناخودآگاه و خودآگاه مشغول کارکردن با قوانین الهی هستیم قوانینی که خدا هرگز از آنها تخطی نمیکند و اصول ثابت جهان هستی هست پس ما اکنون به این نتیجه میرسیم که عدم معرفت نسبت به قوانین الهی ما را به خسارت های زیادی رسانده است.
وقتی قوانین را متوجه نمیشویم
ما در واقعیت ها و غیر واقعیت ها در زندگی هستیم و قوانین الهی جزو قوانین هستن و مواردی مانند افکار سردرگم و ترافیک فکری و احساسی در غیر واقعیت قرار دارند و این یعنی امکان دارد که ما دچار خطای دید نسبت به قوانین الهی شویم و این ما را به مرحله ای میرساند که ما را از حقیقت جدا میکند و اجازه نمیدهد که ما حقیقت را متوجه شویم.
اجبار در استفاده از قوانین الهی
ما مجبوریم که قوانین الهی را یاد بگیریم و طبق آن قوانین حرکت کنیم درست مانند راننده ای که مجبور با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی است و اگر این قوانین را رعایت نکند مشمول جریمه و خسارت میشود حال آنکه ما در جهانی زندگی میکنیم که قوانینی دارد که خارج شدن از آن ما را به گمراهی و خسارت میرساند.
پس بهتر است که این قوانین ساده را یاد بگیریم و طبق آنها حرکت کنیم چرا که هر آن چیزی که ما نیاز مند آن هستیم در قوانین و پاداش های الهی قرار دارد.
یک اشتباه مهلک
لازم به ذکر است که ما قوانینی داریم که تنها باید خودمان تجربه کنیم و نمیتوانیم از دیگران این تجربه ها را بگیریم و از تجربه دیگرا استفاده کنیم….
قوانینی مانند قانون باور ،قانون درون و ….
این به این معناهست که آن چیزی که هر فرد انتخاب میکند میشود تجربه زندگی آن فرد و وقتی که ما پای تجربه های تلخ دیگران میشینیم به این معناست که انتخاب های آن ها را داریم و این ما را به یک چند گانگی میکشاند چند گانگیی که ما را از حقیقت امر که شناخت قوانین الهی توسط خودمان هست را از بین میبرد و این به زبان ساده تر یعنی تجربه های دیگران به معنای قوانین نیست !!!
چگونه قوانین را بفهمیم؟
در گام اول ما باید متوجه ابعاد درونی خود باشیم …
ما شامل جسم ،فکر، احساس،باور و روح هستیم پس باید تمام این ابعاد را در جای خود بررسی کنیم و هرگز اینها را با یکدیگر اشتباه نگیریم و در هم وارد نکنیم.
بعنوان مثال باید کارهایی که جسم انجام میدهد را بشناسیم کارهایی مانند دیدن شنیدن کارهایی که بادست انجام میشود و جاهایی که با پاهایمان میرویم و متوجه این باشیم که جهان بسیار هوشمند است و هرچیزی را و هر عملکرد دارای یک ری اکشن و یا یک پاسخ از طرف جهان هست این بدان معناست که جهان به هر حرکت ما جواب میدهد حتی در بعد جسمانی !!!فعالیت های فکر و احساس و… نیز به همین منوال است.ما باید تمامی فعالیت در تمامی ابعاد خود را زیر نظر بگیریم و آن ها را بررسی کنیم.
گام بعد…
در گام بعد ما باید تجزیه و تحلیل کنیم که شرایط و موقعیت هایی که اکنون داریم توسط چه عملکرد هایی در ابعاد ما به وجود آمده است به عبارت دیگر باید نتیجه ای که الان داریم را بررسی کنیم و در تمامی ابعاد آن را آنالیز کنیم بعنوان مثال اگر من به در آمد دلخواه خود نرسیدم باید انرژی هایی که در ابعاد مختلف من متساعد میشود را بررسی کنم و آن ها را تغییر دهم
به عبارت ساده تر باید ببینم که در بعد جسمانی در مورد در آمد دلخواه چه عملکردی را در حال انجام دادن هستم کجا ها رفتم ،چه کارهایی را انجام داده ام تمرکز دیداری من روی چه چیز هایی بوده است و من چه چیز ایی را با گوش های خود شنیده ام (زیرا هر حرکت ما چیزی را در جهان ما تغییر میدهد و در واقع هر حرکت ما دارای انرژی است)
و به همین صورت در تمامی ابعاد درونی خود باید به کنکاش بگذارم (افکارم حول در آمد دلخواهم هست،یا چه احساسی نسبت به در آمد دلخواه و یا رسیدن به آن درآمد دلخواه دارم،ویا در باور آیا میتوانم خودم را در جایگاهی ببینم که میتوان به آن درآمد درخواه با آن شرایطی که میخواهم برسم یا نه و……
این گونه شما خیلی راحت متوجه قوانین ثابت الهی میشوید و از عدم معرفت نسبت به قوانین الهی رها میشویم
چند قانون مهم
قانون باور
قانون درون
قانون همرنگ
قانون جذب
قانون اختیار
قانون انتخاب
قانون عشق الهی
قانون سایه و….
[…] معرفت نسبت به قوانین الهی […]